نقش خیال

برای دل خودم...

نقش خیال

برای دل خودم...

خدایا چقدر تنهام.............

دلم تنگ است

برای همه نبودن هایت..............................

برای همه نبودن هایت...............

چقدر دلتنگتم...

امروز به اندازه همه دلتنگیم اشک ریختم و تو نبودی ....

نبودی تا دلداریم بدی و نگاه گرمت آرومم کنه...

نمی دونم چرا..

اما دلم بد جوری هواتو کرده....

فکر نمی کردم تا این حد دلبسته ات شده باشم...

در سکوت و بدون التهاب...

فقط آروم اشک می ریزم..همین..

بدون اینکه کسی بدونه یا بفهمه....

نمی خوام هیچ تلاشی بکنم..یعنی نمی تونم....

فقط می دونم.....

دلتنگم .....

همین.....

خیلی بهت احتاج دارم...

این احساس یک روزه به وجود نیومده....مدت ها طول کشید و من بدون اینکه خودم متوجه بشم دلبسته ات شدم...

و حالا می فهم نبودنت چه زجریه...

بدون اینکه خودم بخوام تو وجودم رخنه کردی..

تک تک سلول هامو از وجودت سر شار کردی...

هرگز عاشقت نشدم....

اما بی اندازه دوستت دارم........

محبتت توی تمام وجودم رخنه کرده و هیچ جوری نمی تونم از خودم دورش کنم...

محبتی که یه شب نیومده را نمی شه یه شبه فراموشش کرد....

دلم خیلی تنگه...

گاهی احساس می کنم چقدر به وجودت احتیاج دارم.....

اما نیستی....

نمی تونی باشی....

نمی دونم......

خدای من....................

خدای من...................................

خدای من............................................

چقدر برای به وجود آوردن این احساس تلاش کردی و من چقدر سرسختانه مقاومت کردم..

غافل از اینکه هر چه بیشتر مقاومت می کردم بیشتر بهت دلبسته می شدم....و تو هم مصمم تر...

و چه بی صدا تموم شد....

و چه مظلومانه هر دو ما در سکوت راه خودمون را رفتیم....

حتی بی هیچ توضیحی چون برای هر دو ما زجر آور بود....

حالا نیستی..و این چیزیه که مهمه...

بهت احتیاج دارم ...

می دونم که اینو می فهمی حتی از این راه دور....

مثل اون وقتا....

می خواستم که باشی...بهت احتیاج داشتم....اومدی...

گفتم:یعنی ارتباط روحی ما اینقدر زیاد شده...

گفتی:این طور به نظر می رسه..

و حالا.................

 

هیچ وقت این حرفا رو نزده بودم...

حتی به خودت....

خدایا...

چقدر دلتنگم.....

دلتنگ....

ای کاش بودی...

حتی در سکوت....

 

 

پ.ن :‌ چقدر برایت بنویسم که نخوانی و جواب ندهی؟!
و نفهمی که دلخوشی های روزانه ام
این دست نوشته های شبانه است
که حتی یکی
محض رضای خدا
به دستت نمی رسد!