نقش خیال

برای دل خودم...

نقش خیال

برای دل خودم...

نمی دونم چرا یه دفعه اینقدر دلم گرفت...

بی اختیار...

با یه حجم عظیم تنهایی...

یه دوستی پرسید..هنوز هم دلتنگ....؟؟

دلم می خواد بهش بگم..این دلتنگی تا ابد ادامه خواهد داشت گرچه همیشه انکارش کنم....

دلم گرفته..خیلی....

دل تنگم....

چقدر دلم می خواد حرف بزنم...مثل اون روزها....

خدایا چقدر آدم ها را سخت امتحان می کنی.....

خدای من...........................

پ.ن

گاهی با تمام وجود می فهمم که

چرا 

دنیا زندان مومن است!

 

ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان آمنو بربکم

فآمنا....

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد