نقش خیال

برای دل خودم...

نقش خیال

برای دل خودم...

داشتم فکر می کردم چرا بعضی وقتا آدم زندگی را خیلی زیبا می بینه و گاهی هم.....

به این نتیجه رسیدم که وقتی آدم احساس خوبی داره ..سرشار از عشق ، امید و شادی همه اطرافش را زیبا می بینه...

درست مثل من دقیقا سال گذشته توی این روزها............

ای کاش تکرار می شد....

امروز هم گذشت مثل همه روز های دیگه...خدا را شکر اتفاقی نیفتاد....

ساعت کاریم هم درست شد....ولی خوب چه درست شدنی...حداقلش اینکه تا 2:30 موظف بیشتر

نیستیم .....بقیه اش هم تا 4:30 اضافه کاری............البته طبق همون برنامه همیشگی..باز هم جای شکرش باقیه...

امروز تا 4:30 موندم....چقدر الان خسته ام..... 

برای سحر قورمه سبزی گذاشتم............ 

قرار نیست اینجا این قدر روزمره بنویسم......اما ...............

امروز معاون شعبه گندی زد که نگو ..یه چک اشتباه صادر کرد که از قضا کاربرش من بودم..اما خوب اشتباه از اون بود....به من چه............

خوبیش به اینه که خدا را شکر به من گیر نمی ده.............

دیگه اینکه....ملالی نیست جز دوری.....................

 

                        

دلم تنگ است 

برای یک قدم زدن بارانی 
برای یک سلام لبخند به لب
برای چشم های خجالتی 

برای یک دل سیر گریه کردن

 

پ.ن:
وقال انی ذاهب الی ربی سیهدین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد