نقش خیال

برای دل خودم...

نقش خیال

برای دل خودم...

اول دفتر...

گشتن به دنبال جایی برای بودن ، برای نفس کشیدن ، برای گفتن ، برای شنیدن...

و گاهی خسته از همه ی بودن ها شنیدن ها و گفتن ها..

فقط به دنبال جایی برای آرامش،  برای سبک شدن .....

و نوشتن تنها راهی که گاهی می شه پیدا کرد...

فقط می خوام بنویسم...از همه چیز....

شروع جالبی نیست....اما نوشتن و خالی شدن شاید بتونه کمکی باشه برای رها شدن از این حجم پر از التهاب و سکوت..انزوا و کشمکش...

نوشتن اون هم جایی که هیچ کس نباشه و همه باشند....

ای کاش بتونم بی ملاحظه بنویسم... ملاحظاتی که همیشه مثل یه طناب دور گردنم می خواستن منو خفه کنند..

می خوام بنویسم فقط برای خودم...بی دغدغه......................شاید ..شاید ...

خدایا....من نه عاشق مهجورم نه نا امید از رحمت بی کرانت....

فقط دارم در روزمرگی ها ذوب می شم و از بی مهری ها دق می کنم....

می خوام بنویسم...

فقط می خوام آرامش پیدا کنم....

خیلی خسته ام..خیلی دلتنگم....

تازه اول راهم اما.................................

 

خدایا به برکت این ماه مبارک مرا  جانی دوباره بخش ...عشقی و امیدی روز افزون که به بندگیت ببالم ....

خدایا ....................

محبتت را از من دریغ مکن گر چه.......

 

تا به زودی.....

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 10:40 ب.ظ http://www.wall.blogsky.com

سلام
امیدوارم خدا همه و شما را به آرزوهای زیبایتان برسونه..

ساز شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 09:58 ب.ظ http://www.zoeram.blogsky.com

سلام
خوبی
دلنوشته های قشنگی داری
پیش ما هم بیا اگه قابل دونستی
ماه رمضون هم براتون ماه پر برکتی باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد